اسهال ویروسی گاو
مقاله با عنوان اسهال ویروسی گاو در فرمت ورد در 10 صفحه و شامل مطالب زیر می باشد:
گزارش بیماری
اتیولوژی
اپیدمیولوژی
علائم درمانگاهی
شکل تحت حاد و یا مزمن
تشخیص
درمان
پیشگیری
منابع
مقاله با عنوان اسهال ویروسی گاو در فرمت ورد در 10 صفحه و شامل مطالب زیر می باشد:
گزارش بیماری
اتیولوژی
اپیدمیولوژی
علائم درمانگاهی
شکل تحت حاد و یا مزمن
تشخیص
درمان
پیشگیری
منابع
ضوابط و استانداردهای معماری بیمارستان در قالب فایل ورد 15 صفحه ای
زمین گرد است و بسیار بزرگ ! همه این را می دانیم ولی در روزگاران گذشته مردمانی بودند که زمین را همچون تخته سنگی بزرگ می پنداشتند که بر اقیانوسی بزرگ شناور است . بعضی آن را کره ای می دانستند بر روی شاخ گاه ، یا بر پشت فیل هایی بزرگ که بر پشت لاک پشتی غول پیکر ایستاده اند . بعضی آن را به شکل استوانه می پنداشتند و گروهی تصور می کردند که زمین همچون جام تو خالی است !؟؟
آیزاک آسیموف دانشمند آمریکایی دربارة اندیشه هایی که پیش از تئوری گرد بودن زمین مطرح بوده است ، به پژوهش پرداخته است و از تاریخ پیشرفت های آدمی ، با تکیه بر رگه های علمی این تلاش چندین صد ساله که به پذیرش کروی بودن زمین انجامید به زبانی ساده و گیرا ، سخن می گوید .
آیا زمین مسطح است ؟
در زمان های بسیار قدیم همه تصور می کردند که زمین مسطح است ، زیرا آن را مسطح می دیدند . برخی از مردمان گذشته گمان می کردند که زمین تا بی نهایت گسترده شده است . آنان تصور می کردند که زمین توده ای بسیار پهناور و مسطح است که از آب و خشکی تشکیل شده است و بی نهایت است .
آیا زمین مسطح است ؟
اما اگر زمین چنین باشد خورشید چگونه خواهد بود ؟!...
پیشگفتار :
زمین به شکل کرۀ تو خالی؛
شامل 16 صفحه فایل word
عنوان: دانلود پاورپوینت چگونگی ایجاد خلاقیت در مدیریت بازاریابی
فرمت: پاورپوینت (قابل ویرایش)
تعداد اسلاید:16 اسلاید
دسته: مدیریت بازاریابی -اصول بازاریابی
این فایل در زمینه " چگونگی ایجاد خلاقیت در مدیریت بازاریابی" بوده که می تواند به عنوان سمینار در کلاس برای درس مدیریت بازاریابی ارائه شده و مورد استفاده قرار گیرد . بخشهای عمده این فایل شامل موارد زیر است:
تعریف خلاقیت
فرق خلاقیت و نوآوری
اشکال خلاقیت و نوآوری
روش های سه گانه تولید کالا و خدمات غیر کمیاب
مراحل تولید محصول جدید
ایجاد ایده ها
آزمایش بازاریابی
چرخه عمر محصول
مرحله تولید محصول
مرحله رشد و پیشرفت
مرحله بلوغ و اشباع
مرحله کاهش و افول
مشخصات مرحله رشد
موانع موجود بر سر راه خلاقیت
فایل بصورت ورد (قابل ویرایش) و در 14 صفحه می باشد.
مقدمه
زندگی اجتماعی انسان تحت حاکمیت قواعد و هنجارهای اجتماعی است. اگر ما از قواعدی که انواع رفتار را در زمینههای معینی به عنوان رفتارهای مناسب و رفتارهای دیگری را به عنوان رفتارهای نامناسب تعریف میکنند، پیروی نمیکردیم، فعالیتهایمان دستخوش هرج و مرج میگردید.
از سوی دیگر زندگی اجتماعی انسان با پدیدههای اجتماعی نمود مییابد. پدیدههای اجتماعی در واقع واقعیتهایی هستند که جزء ذاتی زندگی اجتماعی بشر میباشند. حال اگر برخی از این پدیدهها در وضعیتی قرار گیرند که از سوی جامعه، منفی تلقی شوند، ممکن است که در حیات مطلوب اجتماعی اثر نامناسب گذارده و یا آن را تهدید نمایند. اما باید دانست که تلقی منفی از یک پدیده اجتماعی در همه جوامع یکسان نیست و شاید معدودی از این پدیدهها را بتوان یافت که وجود آنها در تمام یا اغلب جوامع همراه با تلقی منفی باشد. همچنین در یک جامعه خاص نیز تشخیص مثبت یا منفی بودن یک پدیده در میان گروهها یا افراد مختلف، لزوماً یکسان نمیباشد. در این میان تلقی رهبران سیاسی جامعه، فراتر از یک تلقی فردی بوده و به مقدار زیادی در روند حیات جامعه تأثیر دارد.
وسعت کشور ایران نزدیک به 8/164 میلیون هکتار است. از این میزان 90 میلیون هکتار اراضی مرتعی، 4/12 میلیون هکتار اراضی جنگلی، 51 میلیون هکتار مستعد برای زراعت و باغبانی و 4/11 میلیون هکتار سایر اراضی است. در حال حاضر فقط از 35 درصد پتانسیل اراضی کشور استفاده می¬کنیم. جمعیت ایران در سال 83 حدود 68 میلیون نفر است که حدود 8/21 میلیون نفر آنرا جمعیت فعال تشکیل می¬دهد. نزدیک به 16 درصد یعنی 5/3 میلیون نفر از¬ این نیروی کار در حال حاضر بیکار هستند. امکان بالقوه آبهای سطحی و زیر زمینی ایران 155 میلیارد متر مکعب می¬باشد که دو سوم آن (100 میلیارد مترمکعب) مهار شده و مورد بهره برداری قرار گرفته است. 80 درصد از آبهای مهار شده در بخش کشاورزی (با راندمان آبیاری حدود 33 درصد) و 20 درصد آن بصورت آب آشامیدنی و صنعتی مصرف می¬شود. در زمینه شیلات، امکان تولید 800 هزار تن ماهی، میگو و خاویار وجود دارد که بیش از 400هزار تن آن بهره¬برداری می¬شود. اقلیم آب و هوایی ایران بسیار متنوع است به طوری که در تمام طول سال امکان بهره¬برداری و کشاورزی در مناطق مختلف کشور وجود دارد. ایران از نظر معادن نفت و گاز بسیار غنی است. منابع نفتی کشور بیش از 100 میلیارد بشکه نفت قابل استخراج یعنی 9 درصد کل ذخایر جهان برآورد شده است. با استفاده از فن آوریهای جدید استخراج در دراز مدت قابلیت افزایش به 130 میلیارد بشکه را دارد. اگر میزان برداشت نفت در حد فعلی باقی باشد، امکان بهره برداری برای 80 سال وجود دارد. حجم منابع گاز ایران 24 بیلیون متر مکعب یعنی معادل 16 درصد کل ذخایر گاز جهان برآورد شده است. از این نظر کشور ما بعد از روسیه در رده دوم جهان قرار دارد. موقعیت ترانزیتی کشور ایران بدلیل وضعیت جغرافیایی آن سبب ایجاد ارتباطات جاده ای، دریایی ، هوایی و راه آهن بین کشورهای مختلف جهان گردیده که از نظر اقتصادی بسیار اهمیت دارد. معادن غنی طلا، مس ، روی،آهن، اورانیوم و سایر فلزات گرانبها، سیمان، گچ، سنگ مرمر و سایر کانیهای گرانقیمت در اقصی نقاط کشور فراوان وجود دارد، استعدادهای علمی و هوش ایرانیان در بین ملل دنیا کم نظیر است. به طوری که در اکثر المپیادهای علمی جهان، کشور ایران در رتبه¬های بالا قرار دارد.
موارد ذکر شده بخشی از امکانات و تواناییهای کشور ایران را نشان می¬دهد که در کمتر کشور پیشرفته¬ای پیدا می¬شود، با این وجود ایران جزو کشورهای جهان سوم قرار دارد. در آمد سرانه ایران حدود 2 هزار دلار در سال تخمین زده شده در حالیکه این شاخص را برای کشورهای پیشرفته بیش از 30 هزار دلار یعنی 15 برابر کشور ما برآورد کرده¬اند. نرخ بیکاری در ایران بالا است و 5/3 میلیون نفر بیکارند. بر اساس گزارشات رسمی سازمانهای دولتی حدود 30 درصد مردم ایران نزدیک و یا زیر خط فقر قرار دارند. نرخ تورم در کشور ما بطور متوسط در ده سال اخیر بالای 20 درصد قرار داشته در حالیکه این نرخ در کشورهای پیشرفته حدود 5/2 درصد بوده است. امید به زندگی در ایران حدود 15 سال کمتر از کشورهای پیشرفته اروپایی و ژاپن است. چرا با این همه امکانات که از آن برخورداریم و در جهان کم نظیر است، از نظر اقتصادی در وضعیت مطلوبی قرار نداریم؟ برای پاسخ به این پرسش یکسری دلایل تاریخی و سیاسی وجود دارد که فقط به آنها اشاره می¬گردد زیرا موضوع اصلی مورد بررسی ما نیست، و یکسری دلایل مدیریتی و اقتصادی مربوط به شرایط فعلی کشور و نحوه اداره آن وجود دارند که هدف اصلی بنده تشریح آنها است.
از نظر تاریخی و سیاسی، یکی از عوامل مهم و ریشه¬ای این عقب ماندگی مربوط به جریان حاکمیت حکومتهای قاجار و پهلوی در طول 200 سال اخیر و تا قبل از وقوع انقلاب اسلامی است. این حکومتها در طول 200 سال گذشته کاملا وابسته و تحت تاثیر حکومتهای استعمارگر خارجی قرار داشتند. در طول دوره مذکور سلطه بیگانگان بر ایران عملا راه پیشرفت و ترقی را در کشور ما مسدود کرده بود. در این مدت بجز چند صنعت مونتاژ و تکنولوژیهای رده پایین چیزی از استعمارگران خارجی نصیب ایران نگردید. در اواخر دوره پهلوی صرفنظر از درآمدهای نفتی که فقط برای مدت کوتاهی یک رفاه کاذب و نسبی برای بخش کوچکی از مردم ایجاد کرده بود، کشور ایران در رده کشورهای عقب¬مانده علمی و صنعتی جهان بشمار می¬رفت. همین وضعیت اسفناک در کنار اوضاع نابسامان فرهنگی و وابستگی سیاسی حکومت پهلوی به کشورهای خارجی از دلایل مهم انقلاب اسلامی و سرنگونی رژیم شاه توسط مردم ایران بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حکومت مردمی و انقلابی ایران با کمک مردم در تلاش برای جبران عقب ماندگیها و اصلاح خرابیها برآمدند، ولی تا یک دهه (یعنی از سال 1358 تا 1367) کشور ما درگیر آشوبهای متفرقه سازماندهی شده توسط عوامل بیگانه و جنگ 8 ساله عراق (به نمایندگی از ارتجاع و استعمارگران) علیه ایران بود که عملا کشور ما را از پیشرفت و رونق اقتصادی بازداشت. البته یکی از دستاوردهای مهم این دهه، ایجاد اعتماد بنفس در مردم ایران نسبت به توانائیهای خودشان بود. در این دهه این باور بوجود آمد که علیرغم مانع تراشیهای دشمنان می¬توان در زمینه¬های مورد نظر به پیروزی و موفقیت دست یافت. در دوره مذکور متناسب با شرایط و نیازهای کشور، به موفقیتهایی در زمینه¬های نظامی و صنایع مرتبط با آن رسیدیم که زمینه ساز و مسبب توسعه صنایع مختلف و فعالیتهای غنی – تخصصی در دهه بعد که به دوران سازندگی شهرت یافت گردید. در دهه اول انقلاب علیرغم وجود مشکلات ناشی از جنگ و محاصره اقتصادی ایران بوسیله امریکا، در زمینه توسعه روستایی قدمهای خوبی برداشته شد. تولید محصولات مختلف کشاورزی از رشد 40 درصدی برخوردار شد. 45 درصد روستاهای محروم کشور از نعمت آب آشامیدنی برق و راه روستایی برخوردار شدند در حالیکه این رقم قبل از انقلاب حدود 5 درصد بود.
از سال 1368 به بعد که به دوران سازندگی مشهور گردید، برنامه های توسعه اقتصادی کشور با سرعت آغاز شد و در طول یک دهه (78-1368) دو برنامه پنجساله توسعه به اجرا درآمد و در حال حاضر نیز سال آخر برنامه پنجساله سوم اجرا می¬گردد. در طی سه برنامه توسعه (1368-1383) بیش از 300 میلیارد دلار ارز، که از طریق فروش نفت، صادرات غیر نفتی، استقراض خارجی، قراردادهای بیع متقابل و سایر موارد، تامین گردیده، در زمینه¬های مختلف اقتصادی در سراسر کشور سرمایه¬گذاری شده است. در این مدت، سرمایه¬گذاری و توسعه در صنایع خودرو سازی، پتروشیمی، اکتشاف و بهره برداری از چاههای نفت، گاز و معادن مختلف، تولید سیمان، آلومینیوم سازی، واگن سازی، صنایع فولاد، صنایع تبدیلی، صنایع غذایی، صنایع روستایی، صنایع لبنی، صنایع پوشاک، تولید گوشت سفید و قرمز، تولید محصولات مختلف کشاورزی، توسعه بنادر، مخابرات، فرودگاهها، نیروگاههای برق، سدسازی، ساخت سیلو، توسعه صنایع نظامی، هواپیماسازی، توسعه راههای اسفالته و اتوبانها، توسعه راه آهن، برخوردار شدن بیش از 85 درصد روستاهای بالای بیست خانوار از نعمت برق، آب آشامیدنی و راه، افزایش نرخ با سوادی به حدود 80 درصد، افزایش استانداردهای بهداشت کودکان، گسترش کمی و کیفی دانشگاهها صورت گرفت و صدها طرح و پروژه مختلف اقتصادی دیگر نیز به اجرا درآمدند.
علیرغم این پیشرفتها بر اساس آمار رسمی، نزدیک به 30 درصد جمعیت ایران زیر خط فقر قرار دارند، متوسط سرانه درآمد ملی ایران یک پانزدهم کشورهای پیشرفته است، حدود 5/3 میلیون نفر بیکار داریم و نرخ تورم دو رقمی است. بنظر می¬آید اقدامات انجام شده در این 15 سال اخیر دارای نقاط ضعفی است که نتوانسته این نتایج لازم را در جهت حل مشکلات بدست آوریم. بنابراین باید نقاظ ضعف کارهای صورت گرفته را پیدا کرد و درصدد رفع آن برآمد تا حرکت بسوی جلو و جبران عقب ماندگی با سرعت بیشتری صورت گیرد. بنده اعتقاد دارم نقاط ضعف مهمی در طول اجرای برنامه¬های توسعه تا کنون (بخصوص 7 سال اخیر) وجود داشته که رفع آنها می¬تواند سبب افزایش بازده اقدامات دولت شده، مشکل بیکاری را کاهش داده، تورم را یک رقمی نماید و بالاخره سطح رفاه و درآمد سرانه کشور را افزایش دهد. این نقاظ ضعف و راه حلهای آنها بدینقرار است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 16 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
افسردگی چیست؟
افسردگی شایعترین اختلال خلقی و عاطفی و بزرگترین بیماری روانی قرن حاضر است. به بیان سادهتر، افسردگی یک واکنش روانی ـ زیستی در برابر فشارها و استرسهای زندگی است. چنین حالت واکنشی و اختلال خلقی محدود به زمان و مکان خاصی نیست و میتواند در هر زمان و هر مکان و برای هر شخصی در هر موقعیتی که باشد، پدید آید.
در واقع خلق آدمی حاصل مجموعهای از واکنشهای عاطفی در یک موقعیت خاص و زمان معین است. به سخن دیگر، خلق یک زمینه عاطفی زیربنایی است که آکنده از گرایشهای هیجانی و غریزی بوده، به حالتهای روانی، احساسی انسان طعم خوشایند یا ناخوشایند میدهد و در بین دو قطب لذت و درد در نوسان است. یک تغییر محسوس یا انحراف از حالت طبیعی و متعادل خلق میتواند به صورت اندوه و غمزدگی مشخص گردد. اگر شدت یا مدت زمان اندوه از حد متعارف تجاوز کند، یا در یک شرایط خاص به صورت یک اختلال قابل توجه و بیمارگونه ظاهر شود، میتواند به یک خلق افسرده تبدیل گردد.
حالت غمگینی با افسردگی چه تفاوتی دارد؟
باید توجه داشت که افسردگی با حالت غمگینی یا غمزدگی معمولی متفاوت است. در زندگی هر کس ممکن است موقعیتهایی بوجود آید که موجب تاثرات روانی و غم و غصه درونی گردد، مثل از دست دادن پدر، مادر، همسر، فرزند، دوست یا یکی از نزدیکان و محبوبان، اما این حالت کاملاً موقت خواهد بود. غمگینی یک حالت ناخشنودی یا نارضایتی موقت از شرایطی است که وفق مراد فرد نیست. حالت غمزدگی با آشفتگی واقعی روانی و کاهش یا از دست دادن هدفها و کمرنگ شدن نگرشهای حیاتی و معیارهای ارزشی در زندگی فردی و اجتماعی همراه نمیباشد.
در حقیقت بین زمانی که انسان با یک مشکل خانوادگی، شغلب و حرفهای مواجه شده، احساس ناخوشایندی از یک ضربه عاطفی و روانی را تجربه میکند، یا هنگامی که از یک شرایط غمناک و تاثرانگیز متاثر میگردد و با احساس پاک با آن همدلی کرده، غمگین میشود و احساس پاک با آن همدلی کرده، غمگین میشود و احساس تالم و غمزدگی برای مدتی وجودش را فرا میگیرد، با دورانی که انسان دچار افسردگی میشود، متفاوت است.
حالت غمگینی و غمزدگی که اساساً موقت است، بخشی از زندگی و حیات اجتماعی انسان است و لطمهای به فعالیتهای زیستی، پویایی زندگی و برنامههای هدفمند انسان نمیزند. غمزدگی ناشی از مواجه شدن با مشکلات و ناملایمات زندگی و درگیریهای بین فردی ممکن است احساس ناخوشایندی نیز به همراه داشته باشد، لیکن احساس ناشی از همدلی با مصایب دیگران و شرایط تاثرانگیز انسانی که ممکن است در شرایطی خاص با تبلور احساسات و حالتهای غمزدگی همراه باشد، بر بهداشت روانی، تعادل عاطفی و انگیزههای تلاش وی میافزاید.
اما حالت انسان افسرده، انسانی که دچار اختلال قابل توجه خلقی است با حالت انسان غمزده کاملاً متفاوت است. حالت افسردگی همواره ناخوشایند و آزاردهنده است و حیات زیستی انسان را متاثر میسازد؛ نگرشها، باورها و بینشها را دگرگون میکند. هدفهای متعالی زندگی را دستخوش ضعف و سستی و انسان را دچار احساس بیهودگی میکند.
بنابراین حالتهایی همچون دلشکستگیها، دلتنگیها، تاثرات روانی و غمگینیهای گذرا که اساساً یک احساس و هیجان عادی بشری است، هرگز به عنوان یک اختلال روانی تلقی نمیگردد، بلکه چنین حالتهایی نشانه تبلور احساس همگانی و عمومی است.
غم و اندوه یک حالت غمگینی خلقی عادی و واکنشی طبیعی، واقعبینانه و مناسب نسبت به آنچه از دست رفته میباشد و کاملاً موقت بوده، به تدریج و به طور طبیعی محدود شده، فروکش میکند و در موارد بسیار نادر و شرایط خاص، نسبتاً طولانی شده، موجب پدیدآیی اختلال جدی در زندگی فردی و اجتماعی میشود.
به طور کلی، افسردگی یک واکنش روانی و زیستی در برابر فشارها و استرهای حیاتی است و شدت واکنش هر کس در مقابل استرس بستگی به کیفیت و شاکله شخصیت وی دارد. برخی از افراد، بویژه جوانان به علت تجارب تلخ و ناخوشایند دوران کودکی، تحمل هرگونه استرس ناشی از دست دادن چیزی و کسی برایشان دشوار است و به شدت متاثر میشوند. مثلاً جوانی که در کودکی شاهد فوت پدر و مادر خود بوده، یا به علت طلاق، یکی از والدین خود را از دست داده، در برابر استرسهای ناشی از ناکامیها و از دست دادن موقعیتهایی که برایش مطلوب بوده است، فوقالعاده متاثر میشود و رگههای افسردگی میتواند وجودش را به تدریج فرا گیرد.
در بسیاری از مواقع تجمع استرسها و هیجانزدگیها در زمانی که محدود نیز ممکن است زمینههای افسردگی را در هر فردی فراهم آورد، ولو اینکه بعضی از استرسها و شرایط هیجانی لزوماٌ ناخوشایند نیز نباشند. مثلاً شخصی که در سازمان و وزارتخانهای صاحب شغل قابل توجهی شده است، به ناگزیر به خاطر همسرش به شهر دیگری میرود و در یک پست عادی مشغول میگردد و موقعیت قبلی شغلی را از دست میدهد. همزمان با این مساله، همسرش دچار بیماری سختی میگردد و خبر فوت مادرش نیز او را سخت متاثر میسازد. از سوی دیگر از تعاونی مسکن که در آن عضویت داشته، به وی خبر میدهند که آخرین قسط را برای تحویل مسکن فراهم کند و همه اینها در ظرف چند هفته و یا در یکی دو ماه اتفاق میافتد.
چنین شخصی ممکن است به خاطر ناتوانی در ارائه پاسخهیا مناسب به فشارها و تقاضاهای اجتماعی تا حد قابل توجهی دچار افسردگی شود. این نوع افسردگی، در واقع واکنشی عادی در برابر مجموعهای از استرسهاست. بنابراین همزمانی یک سلسله تغییرات مهم و قابل توجه در زندگی فردی و خانوادگی، اعم از خوشاینده و ناخوشایند، آن هم در محدوده زمانی کوتاه میتواند در بسیاری از انسانها بویژه زمینههای افسردگی را فراهم آورد.
انتظار این است که یک انسان متعادل در مقابل استرسها و فشارهای روانی یک واکنش روانی ـ زیستی معقول از خود بروز دهد. احساس بیتفاوتی یا کمتفاوتی نسبت به استرس موردنظر یا واکنش فوقالعاده زیاد نسبت به آن امری غیرعادی تلقی میشود. به عبارت دیگر، اگر فردی به هنگام مواجهه با یک استرس قوی هیچ نوع واکنش رونی ـ زیستی از خود نشان نمیدهد، به احتمال قوی دچار نوعی افسردگی نهفته شده است. در این شرایط احتمالی خطر بروز یک واکنش تاخیری، مثلاً طی ماههای بعد یا ابتلا به افسردگی مزمن بسیار زیاد است.
در یک نگاه کلی و از یک منظر دیگر، واکنش افسردگی را میتوان بر دو نوع تقسیم کرد:
• واکنش افسردگی حاد یال گذرا؛
• واکنش افسردگی پایدار و مداوم
منظور از افسردگی حاد یا گذرا چیست؟
افسردگی حاد که عموماً با غمگینی و اندوه و غمزدگی همراه است، همواره کوتاه، شدید و در عین حال ناخوشایند و ناراحت کننده است و موجب تغییرات خلقی میشود. این نوع افسردگی عموماً گذراست و در مدت زمان مناسب قابل پیشبینی بهبود مییابد. البته بعضاً ممکن است این نوع افسردگی هفتهها یا چندین ماه طول بکشد، اما در اغلب موارد، شدت و مدت واکنش افسردگی متناسب با نوع و شدت عامل ایجاد کننده افسردگی است. مثلاًٌ وجود رگههای افسردگی به مدت شش ماه بعد از طلاق، بویژه در خانمها امری نسبتاً عادی میباشد. در حالی که پدیدآیی افسردگی جدی در جوانان پس از دو سه بار شکست و ناکامی در امتحانات یا یافتن کار مناسب، وضعیتی غیرعادی تلقی میگردد.
واکنش افسردگی حاد و گذرا ممکن است بسیار خفیف باشد، مانند چند ساعت غمگینی و غمزدگی، یک احساس موقت طردشدگی و احساس موقت یاس و ناامیدی. البته چنانچه استرس و فشار روانی وارد آمده بر فرد بسیار قوی بوده، یا شخص نسبت به آن حساسیتی خاص داشته باشد، ممکن است واکنش افسردگی نسبتاًٌ شدید باشد.
مثلاً جوانی که در یک حادثه رانندگی پدر و مادرش را از دست داده بود، برای مدتی دچار افسردگی حاد شده و مدتها حالت غمگینی، گوشهگیری و مدتها حالت غمگینی، گوشهگیری و انزواطلبی پیدا کرده بود، غذا نمیخورد، نمیخوابد، حال و حوصله صحبت کردن با کسی را نداشت و خیلی از اوقات آرزوی مرگ میکرد، اما او به کمک روانشناس و مشاور حاذق به تدریج در عرض چند ماه از مرحله واکنش حاد افسردگی بیرون آمد و یاد گرفت که چگونه باید با حوادث و اتفاقات ناگوار و مصیبتهای بزرگ مقابله کرد و صبورانه آنها را تحمل نمود. با اینکه چنین واکنش افسردگی بسیار دردناک و جانگدز بود، به هر حال این جوان توانست از اسارت افسردگی مزمن نجات یابد و به زندگی طبیعی و فعالیتهای پویای خود ادامه دهد.
در واقع دورههای حاد و در عین حال گذرای واکنش افسردگی، بستری برای بروز احساسات شدید، استرسها و فشارهای روانی قوی بوده، اساساً یک واکنش طبیعی و عادی در مقابل برخی اتفاقات غیرمترقبه و تحولات و تغییرات مهم زندگی مثل از دست دادن برخی از نزدیکان و محبوبان یا تحمل خسارتهای شدید اقتصادی است.
باید توجه داشت که بعضی اتفاقات و حوادث ناگوار و ناخوشایند مانند مرگ پدر، مادر، همسر، بیماری شدید و صعبالعلاج فرزندان، برادر، خواهر، شکستهای مکرر در امتحانات نهایی و ورود به دانشگاهها، ناکامیهای مکرر در به دست آوردن کار مناسب یا از دست دادن شغل و تحمل خسارتهای شدید اقتصادی برای همه مردم، بویژه جوانان ناراحتکننده و تهدیدآمیز است. همچنین از هم پاشیده شدن کانون گرم خانوادگی، طلاق و جدایی به عنوان یک پدیده ناخوشایند میتواند موجبات افسردگی قابل توجه مادر و فرزندان یا فرزندان را به همراه داشته باشد.
افسردگی پایدار و مداوم چیست؟
واکنش افسردگی مزمن بر خلاف افسردگی حاد، غمزدگیهای موقت که به شخص فرصت اندیشه و بصیرت میدهد، بسیار بازدارنده و عاجزکننده است. افسردگی مزمن در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی فرد اشکالات و اختلالات قابل توجهی فراهم مینماید که ممکن است اصلاح و برطرف کردن آنها بسیار دشوار یا بعضاً امکانناپذیر به نظر آید. در افسردگی مزمن تا زمانی که سیستم عصبی و نظام ارتباطی فرد اثرات و حالات بازدارنده و عاجزکننده خود را تکرار میکند، کیفیت درماندگی و حالت افسردگی در شخص به صورت پایدار باقی میماند.
کاهش قابل ملاحظه اعتماد به نفس، افزایش حساسیت و زودرنجی، گوشهگیری و انزواطلبی، عدم تحمل انتقاد، کمتوانی در اتخاذ تصمیمات معقول، تمایل به تعویق انداختن کارها از جمله علائم و نشانههای افسردگی مزمن است. البته باید توجه داشت که همواره یک انگیزه قوی برای منطقی و معقول جلوه دادن افسردگی وجود دارد. اشخاص مبتلا به افسردگی مزمن عموماً محیط زندگی و کار خود را عامل اصلی کاهش انرژی حیاتی و انگیزه تلاش و ارتباطات اجتماعی تلقی میکنند و همواره جملاتی از قبیل:
همیشه خستهام، دل و دماغ هیچ کاری را ندارم، با این همه گرفتاری دیگر فرصت هیچ کاری باقی نمیماند، کارم خیلی زیاد و خسته است، حوصله رفتن به اینجا و آنجا را ندارم و ...، را در توجیه وضعیت خود به زبان میآورند. بدیهی است که شخص مبتلا به افسردگی مزمن، زمانی که دور از محل زندگی و محیط کارش باشد، حالش بدتر میشود، اگر هم گاهی احساس راحتی کند، باز به سرعت به حال اول برخواهد گشت. در حقیقت کلید اصلی تمیز دادن افسردگی مزمن از افسردگی حاد، دوام و پایدار بودن آن است. این نوع افسردگی معمولاً به خودی خود مرتفع نمیشود و نیازمند اقدامات درمانی و روانشناختی است.
دستیابی به نقطه روشنی که افسردگی مزمن از آن شروع شده، معمولاً بسیار دشوار است. برخلاف افسردگی حاد، در نوع واکنش افسردگی مزمن، علت عارضه از خاطر شخص محو شده یا به روشنی نمیتواند آن را توصیف کند.
شایان ذکر است که بسیاری از اختلافات خانوادگی و مشکلات روابط انسانی، نتیجه نوعی افسردگی پایدار و مزمن است که شخص را مبتلا کرده است. عوارض افسردگی پایدار و مزمن هرچه باشد، اساساً اختلالی است که نمیتوان علت واحد و دقیق و محلی روشن برایش پیدا کرد. بسیاری از دعواهای زنها و شوهرها، به علت عدم گفتوگو و مصاحبتهای صمیمانه آنهاست و علت آن ممکن است افسردگی مزمن و ناشناختهای باشد که بعضاً آنها را به مرز جدایی میکشاند.
افسردگی معمولاً مانع مصاحبت، همدمی و همدلی است و غالباً افراد افسرده به لحاظ حساسیتی که دارند، ممکن است سکوت دیگران را بیتفاوتی یا طرد شدن از جانب آنان تلقی نمایند و چون طبیعت گوشهگیر دارند، ممکن است در دیگران احساس دوری و طرد را برانگیزانند. شخص افسرده احساس تنهایی میکند و میپندارد که دیگران او را درک نمیکنند و عموماً بر این باور است که انسانها نمیتوانند همدیگر را درک کنند و به همین خاطر از مصاحبت با دیگران (حتی نزدیکان) پرهیز میکند. در هرحال، باید توجه داشت که افسردگی تقریباً در همه موارد به طور کامل قابل درمان است و لازمه آن توجه نمودن به پدیده افسردگی در خانواده، مدرسه، دانشگاه و در سطوح مختلف جامعه توسط همه مدیران و کارگزاران فرهنگی و مسولان بهداشت روانی جامعه است.
فراوانی افسردگی در بین گروههای مختلف مردم در چه حد است؟
همانطور که اشاره شد، افسردگی بزرگترین و شایعترین بیماری روانی قرن حاضر و در واقع از اولین اختلالات روانی است که از دیربار مورد توجه حکیمان و پزشکان بوده است. افسردگی مشکل روانی درجه اول غرب، بویژه امریکاست. مطابق آمار سازمان بهداشت جهانی، حدود 12% از جمعیت کشورهای مختلف به درجاتی از افسردگی مبتلا میباشند. بعضی از محققان نیز بر این باورند که حدود 30درصد از مردم بویژه در غرب در طول حیات خود دچار افسردگی میشوند که بسیاری از ایشان نیاز به مراجعه به پزشک را در خود احساس نمیکنند. بیش از 75% کسانی که در بیمارستانها و بخشهای روانی بستری میشوند، دچار افسردگی قابل توجهیاند.
شیوع افسردگی در خانمها بیشتر از آقایان است. بسیاری از گزارشهای تحقیقاتی حاکی از آن است که خانمها 26-20درصد از عمر خود را با درجاتی از حالتهای افسردگی میگذرانند و این رقم در آقایان حدود 12-10درصد است.
در واقع احتمال افسردگی و بستری شدن در بیمارستانها برای خانمها دو برابر آقایان است. بدیهی است که این نسبت در جوامع و فرهنگهای مختلف میتواند متفاوت باشد.
کلارک و همکارانش (1990)، در تحقیقات خود نشان دادند که حدود 20% از نوجوانان 19-13 ساله تا قبل از 18 سالگی یک بار به افسردگی مبتلا شدهاند.
در واقع به قول سلیگمن، متاسفانه آمار افسردگی به قدری زیاد و قابل ملاحظه است که فراوانی این بیماری تنها با سرماخوردگی ساده جسمانی قابل مقایسه میباشد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 28 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود تحقیق در مورد “ استراتژی بازاریابی ”
تعداد صفحات: 20
فرمت: Word